دختر حوا ؛دختر عاشقانه ها

یادمان نرود انسانیم...

دختر حوا ؛دختر عاشقانه ها

یادمان نرود انسانیم...

زن... و من می ترسم ،پس هستم !!!

به نام او...


این روزها ...

                عجیبند...

گاهی خسته می شوم از بودن ...

و نمی دانم وقتی زن همسایه نمی داند فمنیست چیست بد است یا خوب ؟

وقتی دختر 4 ساله که قدش به زور به آینه می رسد فرچه ی رژگونه را با وسواس به صورتش می کشد بد است یا خوب ...

گاهی در نظرم زن همسایه که با چادر رنگی دم در ایستاده و بدجوری به من و دوچرخه ام زل زده ...و زن جوان آراسته ای که لب هایش از خودش پر رنگ تر است و پاشنه 10 سانتی پا می کند و توی شب شعر با ادا و اصول خاصی شعر می خواند ، و پرستار بیمارستان که فشار خونش با عوض شدن مارک لباس و جواهرات همکارش بالا و پایین می رود ، و خانم مسنی که برق جواهراتش بیشتر از خودش به چشم می آید و چادر سیاه توری اش را به زور روی سرش نگاه داشته و توی اتوبوس از وضعیت بد جامعه می نالد و دخترک زیبای 12 ساله که برای ازمایشات ازدواج آمده و صورتش از خجالت که نه از ناراحتی سرخ شده و مادری که به قول خودش تمام بچه هایش را  از آب و گل در آورده و حالا خودش توی عکسها به زور می خندد و طوری غیر عادی بلند بلند حرف می زند ، و زنی که پله های پزشکی قانون را تند تند بالا پایین میرود که طول درمان بگیرد و مهریه اش را به جای مهر نداشته ی زندگی اش به اجرا بگذارد ...

                                 عجیب به هم شبیه اند...

یک چیزی را گم کرده اند ...نمی دانم چیست ...اصلا نمی دانم باید باشد یا نه ...فکر می کنم کسی یادمان نداده زن باشیم ...اصلا نمی دانم کسی باید یادمان می داده یا نه !

ولی احساس می کنم همان مادرانی که لبخند زورکی گوشه لبشان است و نمود فداکاری اند ...یادمان نداده اند ...خودمان باشیم ... باشیم نه برای اینکه دیگران باشند ...فقط برای اینکه باشیم ...که کمی زن باشیم ...

که به جای اینکه فقط هوای دیگران را داشته باشیم مثلا ... و به جای اینکه هوای دیگران باشیم ، حوای دیگران باشیم ...که هوای_ حوایمان را هم داشته باشیم ...

.................................................................................................

حسین پناهی...


من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم

ولی از روزگار می ترسم...

...........................................................................................................................


نظرات 13 + ارسال نظر

این مطلبت خوب بود
و فقط همین

مرسی..
سلام
و همین ...

سعید 1391/03/22 ساعت 14:33 http://www.2loeshab.blogfa.com

نمیدونستم مطالب به این شیرینی و زیبایی دارید
فقط یه سوال اینکه همش کار خودتونه یا نه ؟
در هر صورت قلم فوق العاده زیبایی دارید و امید وارم که پیشرفت روز افزون شما رو مشاهده کنیم
راستی خبر داری من شما رو لینک کردم

ممنون از لطفتون ...
فعلا که خودم میتویسم ...
باز هم لطف کردین ...
من هم شما رو لینک کردم

چه خوب می شناسی راه و رسم حوا بودن رو

حوا بودن ...

همایش دختران حوا

این یک دعوت رسمی است از تمام دختران حوا

گل دخترا
وبلاگ "دختران حوا" به تازگی ایجاد شده و دوست داره که -دختران حوا- نویسنده هاش باشان،

اگه دوست داری تو هم به جمع دختران حوا بپیوندی، یا با دختران حوا تبادل لینک کنی

همین الان بیا

سلام آبجی سمیرا دلم واست تنگ شده بود ببخشید که سرنمیزنم امیدوارم فراموشم نکرده باشی
راستی مطالبت مثل همیشه قششششششششنگه

سلام
چه عجب ...آقای ستاره سهیل !
خوبی ...
مگه میشه فراموش بشی ...
لطف داری...

antidaf 1391/03/23 ساعت 09:19 http://www.antidaf.blogfa.com

سلام خوبی شرمنده اینقدر دیر اومدم می دونی که موقع امتحاناست ولی بعد امتحانا انشاله جبران میکنیم این آپ آخریتم بیست موفق باشی تا بعد بدرود !!!!

اوه .....
بازم مرسی که سر زدین ..
ممنون لطف داری...
انشالله موفق باشی تو امتحانا...

خدا به دادمون برسه ...

سلام ؟
چرا واقعا ؟؟؟

من نمی دونم سمیرا خانم

چی رو ؟
که چرا خدا باید به دادتون برسه ؟

این خانم کوچولوهه معصوم وباشکوهه ،چقدر.
عکس خودتونه؟؟

سلام
متن خوبی بود...حالادیگه پاتوکفش ما می کنی؟!!!اونم یه بحث جامعه شناسی؟!

از بودن خسته نشو جان من...خسته نشو..دنیابدون شماها دنیایی سرد وکسل کننده است.یادشعر شاملو افتادم:
برای شما که عشقتان زندگیست
شماکه خشمتان مرگ است
شماکه برق ستاره ی عشقید
درظلمت بی حرارت قلبها...

حسین پناهی...خدایش بیامرزد

آره ..و خیلی چیزهای دیگه تو چشماش هست...
مرسی...
ما شاگردی می کنیم استاد نفرمایین ...چی کار کنیم دیگه ؟
.
.
.

بابا مرد بودن هم همچین آش دهن سوزی نیست به خدا

می دونم ...
و از زن بودنم
خوشحالم !
سلام

« بسم رب شهر رمضان »

سلام بر آل یاسین؛

سلام بر بلندای قیام و قعودت؛

سلام بر معراج رکوع و سجودت؛

سلام بر ذکر قرائت و قنوتت؛

سلام بر هنگامه طلوع و غروبت؛

سلام بر تو ای یگانه دوران؛

سلام بر تو ای موعود قرآن؛

سلام بر مهدی فاطمه علیها السلام؛

سلام بر تو که پرچم برافراشته هدایتی؛

سلام بر تو که خود سلام و پیام آور سلامتی؛

و سلام بر رمضان؛

سلام، سلام، سلام...

امین 1393/06/24 ساعت 17:28

خیلی خوبه

چراااااا؟

چی چرا آیا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد