دختر حوا ؛دختر عاشقانه ها

یادمان نرود انسانیم...

دختر حوا ؛دختر عاشقانه ها

یادمان نرود انسانیم...

 

به نام خداوند ماه... 

 رویاهایم... 

                          یکی یکی به صف 

                                  لای تقویم نیامدنت  

                                                                                           می میرند...

اکنون چه سبکبارم ای عشق  

آسمان روی سرم سنگینی می کند حتی! 

آینه هم طعنه ی روزهای بودنت را می زند... 

                                               چه بلایی سر چشمانم آمده ..؟؟

نظرات 16 + ارسال نظر
کیمیا 1390/02/04 ساعت 13:56

اول

کیمیا 1390/02/04 ساعت 13:59

سلام عزیزم
تو تنها کسی هستی که بین یه عالمه آدم بهش سر زدم چون اصلا حوصله ندارم
خیلی زیبا نوشتی خیلی

راسش قهر نیستم اما ازت دلخورم چرا جوابمو ندادی!؟
یه عالمه منتظر جوابت بودم
ببین بغض کردم نامرد

مریم جون 1390/02/04 ساعت 14:05

قشنگ بید وخوب بید قشنگم

زهرا 1390/02/04 ساعت 14:12

گفته بودم اگر بروی کارهای مهمی انجام خواهم داد...
از زمانی که رفته ای هیچ کار نکرده ام
چون هیچ چیز به اندازه ی بودن با تو مهم نیست.

با سلام

حس میکنم حرف های زیادی برای گفتن دارید

اگه به بنده اطمینان دارد من مشکلی ندارم در این طیف که مذهب،شهادت،معلم،روشنفکر و ...

حرف بزنیم

من جواب سوالتونو تو وبلاگ گذاشتم هم سوال و هم جواب

ممنون ایشالا به حق مظلومیت حضرت زهرا خودشون به شما نظر خیر داشته باشن.

ممنون یــــــــا زهــــــــــــرا ادرکنـــــــــــی

انتخاب عکسه جالب بود.
سپیدزیبایی است البت جای کار داره که باسعی ومطالعه درست میشه ومهمتراینکه نشون دادجنمشوداری واسه این جورچیزا...واینه که مهمه.

سلام قهرمان ازگذشته تاحالا(به تعبیرشیرفرهادتو
شبهاب برره)...سلام رفیق(به تعبیرخودمان)

امابازم درموردشعرتان:یه کنتراس عمیق وغیرمنطقی داره اونجاکه میگی:*اکنون چه سبکبارم....آسمان روی سرم سنگینی میکند.*اگه سبکباری چه جوریه که آسمان روی سرت سنگینی میکنه؟؟این درست نیست ومنطقی هم نیست .اگه یه چیزضدونقیض روبیان میکنیدبایدبه اون اوصاف وعمل منطقی بدین تابرای مخاطب پذیرش داشته باشه.وبویژه زیبایی خاص ومتفاوتی هم داشته باشه.........زیادنقدش نمیکنم...

بااین همه شروع جالبی داشتی ودوست داشتنی:*رویاهایم...یکی یکی...لای تقویم نیامدنت...
میمیرند...*یه مقدارتغییرش دادم ببخش
----------------------------------
شک می کنم
به ترانه ای که
زندانی وزندان بان
به هم زمزمه میکنند...

سلام
مممنونم که اینقدر خوب راه نماییم می کنی اون قسمتشو درست می کنم چون شما گفتی ها...
قبلا هم گفته بودم که دوس دارم کمکم کنین ...خیلی خوشحال شدم

---------------------------------------

بهار 1390/02/04 ساعت 19:29 http://baharane115.blogfa.com

چه بلایی سر چشمانم آمده
چقدر تنهایی ام را احساس میکنم .
بی تو بودن هایم را
آسمان بر سرم آوار است ودلم لبریز درد .
آینه هم به لبخند سرد وبی روحم میخندد.
لای برگه های تقویم به دنبال تو میگردم ولی هرچه میگردم تو را کمتر دراین روزها می یابم ومن تنها در سراشیبی این روزها میروم تا تو را در اوج آرزوهایم احساس کنم .
یک به یک روزهایم را میشمارم ولی تو را کمتر میابم میشود ظهور کنی در اوج لحظه های نیازم .
دوستت دارم وبی تو مرا یارایی برای بودن نیست .
چه بلایی سر چشمانم آمده .....
دریاب چشمانم را که تو را میجویند ......

زیبا بود لذت بردم...

با سلام مجدد

بابا آبجی وظیفه است من خیلی خوشحال میشم که امثال شما آبجی ها در جامعه ما زندگی می کنند

راستی کتاب فاطمه،فاطمه است را خوندید


اگه نخوندید برای اینکه تشکری از من هم کرده باشین البته من به وظیف ام عمل کردم حتما این کتاب را بخوانید

دیدتان را نسبت به همه چی تغییر می دهد

در پناه حق.یــــــــــــا زهــــــــــــرا ادرکنـــــــــــــــی

سلام
بسی تشکر...

اگه آسمون رو سرت سنگینی میکنه،پس چه جوری سبکباری؟!
قشنگ بود خیلی.

شاید منظورمو خوب نرسوندم ..
ببخشید اشتباه شده شاید...

م -ر 1390/02/04 ساعت 22:48 http://safarlhlhk.blogfa.com/

تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند

سلام ممنون که سر زدین...
من کلی ذوق کردم...

سلام
ببخشید که دیر جوابتو دادم سمیرا جان
وقتی نظر دادی من نت بودم و میخواستم جوابتو بدم ولی نشد از بعد از اون هم چندین بار اومدم وبت و تا باز شدن ارشیو پیش رفتم ولی به نوشتن کشیده نشد یه جوری یه اتفاقی می افتاد !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!که واسم کلی تعجب بود!!!!!!!!!!
ممنون که اومدیخوشحالم کردی
راستش مطالب وبتو نخوندم ولی الان میخونم و بعد نظر میدم خوشحال میشم همیشه به هم سر بزنیم سمیرا جون..بدرود تا درودی دیگر برقرار باش تا بی قرار نباشم.

سلام
خواهش می شه منم خوشحال شدم
راستی لینک هم شدین با افتخار

امین 1390/02/04 ساعت 23:09 http://emia234.blogfa.com

سلام.نوشته جالبی بود.اگه مخاطبش عشق من -امام زمان (عج) - باشه باید بگم عالی بود.
من شما رو لینک کردم.
منو به چه اسمی لینک کردی؟

سلام ممنون از لطفتون مخاطبش بستگی به خواننده اش داره ...
خوشحالم که خوشت اومده

بازم سر بزن
به اسم وبلاگتون لینک شدین...

کیمیا 1390/02/04 ساعت 23:26

عزیزم میلتو واسم تو نظر خصوصی بزن خب! منتظرم باز نری محل ندیا

باشه خانومی
من کی محل ندادم
در گیر بودم آبجی ها

سمیه 1390/02/05 ساعت 20:21

آرزو ها میمیرند
مانند آدم ها که در عین زنده بودن میمیرند
بلایی سر چشمانت نیامده
دنیا دیگر به روشنی قبل نیست

نمی دونم شاید...
تقصیر خودم هم هست البته که خودم نیستم...

مجید 1390/02/06 ساعت 09:10 http://majid97.blogfa.com/

سلام
آری
آرزو ها میمیرند
مانند ما که زنده ایم از ازهم بیخبر پس مردگانی متحرک بیش نیستیم

سلام ...

ایشالا چشمات همیشه روشن باشه !

سلام..
چقدر خوشحالم که اومدین...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد